اهميت نظامي و استراتژيكي : منطقه خاورميانه از ديرباز در صحنه جهاني از اهميت خاصي برخوردار بوده است. اين منطقه بر سر راه اتصال سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا قراردارد و همين امر باعث اهميت زياد سياسي ـ نظامي اين منطقه است.
اهميت اقتصادي : منطقه خاورميانه از دو جنبه داراي اهميت اقتصاديميباشد؛
1. از نظر صادرات نفت : اكثر كشورهاي خاورميانه نفت خيز بوده و صادركننده اين ماده خام مي باشند و از سوي ديگر کشورهاي صنعتي و پيشرفته نيزغالباً نيازمند اين ماده حياتي براي منابع خود هستند.
2. از نظر بازار واردات : در آمدي كه از راه صادرات نفت به كشورهاي خاورميانه ميرسد اغلب به كشورهاي صنعتي باز ميگردد. به عبارت ديگر، اكثر كشورهاي اين منطقه مشتريان مطمئن و بازارهاي خوبي براي كشورهاي صنعتي ميباشند.
بنابراين، بايد گفت كه جدا از اهميت ژئوپلتيك (جغرافياي سياسي)
منطقه خاورميانه ، وجود بيش از 70 درصد ذخائر نفتي و بيش از 25 درصد ذخاير جهاني گاز طبيعي، خاورميانه را به طور عام و خليج فارس را به طورخاص، تبديل به مركز ثقل رقابت قدرتهاي بزرگ صنعتي جهان نموده است. از طرفي، تمام شواهد دلالت بر اين دارد كه آمريكا بزرگ ترين وثروتمندترين قدرت خارجي حاضر در اين منطقه از جهان است و اين درشرايطي است كه تقريباً تمامي قدرتهاي صنعتي جهان در بازي پيچيده رقابتهاي جهاني، نياز به حضور و داشتن نفوذ در اين منطقه حساس جهان را احساس ميكنند؛ بهعبارت ديگر: ميتوان انتظار داشت كه تركيب قدرت درمنطقه خاورميانه، آيينه تركيب قدرت جهاني در نظم نوين جهاني خواهد بود.
در ديپلماسي روابط خارجي و رابطه بين كشورهاي خاورميانه با آمريكا، بين سران آمريكا اصلي بنام اصل كارتر وجود دارد كه آشكارا به تمايلآمريكا به سلطه بر اين منطقه اذعان دارد و آن اين است كه
هر تلاشي از سوي هر قدرت خارجي براي كسب سلطه بر منطقه خاورميانه صورت گيرد، تجاوز به منافع حياتي آمريكا تلقي خواهد شد و آمريكا با استفاده از كليه وسايل لازم، از جمله با استفاده از نيروي نظامي، در مقابل چنين تجاوزي خواهد ايستاد.
آمريكا، خاورميانه را يكي از مهم ترين مناطق و در واقع مهم ترين منطقه استراتژيك جهان تلقي ميكند، چرا كه خاورميانه در طول قرون همواره يكياز مهم ترين راههاي تجارت و مواصلات و محل رفت و آمد كشورهاي غربي به امپراتوريها و مستعمرههايشا ن در منطقه و در شرق دور و نزديك محسوب ميشده است. همچنين، خاورميانه داراي منابع و ذخاير عظيم نفت وگاز است كه در دهههاي اخير موجب سرازير شدن دلارهاي نفتي به منطقه شده و به تجارت و اقتصاد آمريكا رونق بخشيده است. لازم به ذكر است كه نفت علاوه بر آنكه به خودي خود بهعنوان يك ماده حياتي براي تأمين انرژي داراي اهميت است، سودهاي كلاني را نيز از طريق عمليات فني و سرمايه گذاري هاي متنوع و متعدد در زمينه صنايع نفتي نصيب آمريكا كرده و ميكند. به عنوان مثال مي توان ذكر كرد كه در سال 1980، كمپاني هاي نفتي فعال در عربستان سعودي، كويت و امارات در حدود 92/1 ميليارد دلار و درسال 1981 در حدود 05/2 ميليارد دلار را به آمريكا، ناشي ازسرمايه گذاريهاي انجام شده توسط آن كشور، برگردانده اند.
نكته پاياني: رهايي جهان اسلام از سيطره و نفوذ آمريكا
لازم به ذكر است كه آمريكا و كشورهاي صنعتي پيشرفته به دنبال تأمين منافع اقتصادي خود در منطقه و جهان اسلام هستند و اگر كشورهاي اسلامي ونفت خيز با وجود داشتن جمعيت زياد و منابع و معادن غني و سرشار، تصميم بگيرند كه ديگر در راستاي مقاصد و اهداف استعماري و سلطه طلب آمريكا و ديگر كشورهاي صنعتي قرار نگيرند، در آن صورت است كه با اتحاد و بيداري و همچنين تمسك به دين مبين اسلام ميتوانند در مقابل دسيسه هاي ديگران بايستند و در مسير پيشرفت و رشد اقتصادي كشورهاي خود گام بردارند.جالب اينجاست كه حتي خود كارشناسان آمريكايي نيز به اين نكته اذعان دارند؛ بر اساس برآوردهايي كه دفتر بودجه وابسته به كنگره آمريكا درباره اهميت نفت فقط كشورعربستان ارائه كرده، اگر آمريكايي ها به مدت يك سا ل نفت اين كشور را از دست بدهند، درآمد ملي آمريكا در حدود 272 ميليارد دلار كاهش خواهد يافت و در حدود 2 درصد به ميزان بيكاري اين كشور افزوده خواهد شد و شتاب تورم به صورت حادّ در خواهد آمد و منجر به نوعي هرج و مرج اقتصادي خواهد گرديد.
همان گونه كه پيش از اين ذكر شد، ضعف ايمان وارده، بي اعتمادي بهملتهاي مسلمان، ترس از آمريكا و وابستگي اقتصادي و سياسي باعث شده تا كشورهاي اسلامي و صاحب منابع و معادن نتوانند در مقابل سياستهاي آمريكا و كشورهاي صنعتي بايستند. حضرت امام خميني؛ در اين باره چهخوب فرمودهاند كه:
مسلمين قريب يك ميليارد نفر جمعيت دارند و مخازن بزرگ در اختيار دارند و منابع وسيعي در اختيار آنهاست و مع الاسف براي اينكه نتوانستند تفاهم بين خودشان حاصل كنند و دستهاي خيانتكار نگذاشتند وحدت كلمه پيدا شود، خزائن آنها را بردند و بر آنها سلطه و حكومت پيدا كردند.
حُسن ختام اين فصل را جمله اي از فرمودههاي حضرت امام قرار ميدهيم و تأكيد داريم كه اگر مورد توجه و تأمل قرار گيرد، ميتواند راهگشاي كشورهاي اسلامي در رهايي از وابستگي آنان باشد؛ ايشان فرمودهاند:
دولت هاي كشورهاي اسلامي با داشتن سلاح برنده مخازن نفت و غير آن،كه با يك تصميم، غرب و شرق را به تعظيم وادار ميكنند، خود تسليم شده و از اين حربه براي آزادي كامل از يوغ استعمارگران شرق و غرب استفاده نميكنند...
نظرات شما عزیزان:
تاریخ: 12 آبان 1389برچسب:خاورمیانه,آمریکادرخاورمیانه,
ارسال توسط مدیر وبلاگ
آخرین مطالب