هنرکده تندیس
حکایت شنیدنی آن درخت

 

حکایت شنیدنی آن درخت 

 

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند... (مابقی در ادامه مطلب)



ادامه مطلب...
تاریخ: 7 دی 1389برچسب:درخت,حکایت,ابلیس,
ارسال توسط مدیر وبلاگ

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد